ماهان جانمماهان جانم، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

من و پسرم ماهان

لالایی برای اقا احسانم

پسرم  بزرگ شدی لالایی هام یادت نره   چقد برات قصه بگم دوباره خوابت ببره   چقد نوازشت کنم تا تو به باور برسی   این دوتا دستای منه تو اون روزای بیکسی   وقتی مامان قصه ها خم شده پیش روی تو   وقتی چروک صورتم میبره ابروی تو   لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم   دوباره خوابت ببره..............   لالا لالا گلکم لالایی کن پسرکم   چشماتو گریون نبینم لالایی کن دردونکم   مامان اگه دلش پره از دست دنیا دلخوره   امون زندگیش تویی وقتی که غصه میخوره......... ...
31 ارديبهشت 1393

کاکل زری مامان قربونت بره

سلااااام اقا پسرم  ....گل پسرم....تاج سرم خوبی جوجه ی مامان؟ دیروز رفتیم سونوی انومالی شما رو انجام دادیم پیش دکتر دریارام.   الهی من فدای اون دست و پاهای کوچولوت بشم.همه چیزت رو قشنگ و واضح دیدیم.خدا رو صد هزار مرتبه شکر سالم بودی قربونت برم منننننننننننننن.   و اینکه یه کاکل زری تو دلم دارممممم.بله شما اقا پسری.الهی که داماد بشی عشق مامان و بابا. خلاصه اینکه بابا علی وقتی فهمید شما صد درصد پسری هستی با اینکه میگفت اصلا برام فرق نداره ولی بازم کلی خوشحال شد و عبارتی نیشش تا بنا گوش باااااااااااااز.اینجوری   از شما فیلم و عکس هم گرفتیم.قربون صورت کوچولوت بشم.تو عکس خیلی شبیه به بابا علی...
29 ارديبهشت 1393

طاقتم تموم شده مامانی

سلام گوجه سبزمممممم خوبی عزیز دلم.قربون اون دست و پای کوچولوت بشم که داری تو دل مامان حسابی تکونشون میدی.اره عشقم   شما شروع کردی به تکون خوردن و شیطونی تو دل مامان.   ولی عزیزکم من هنوز قطعی نمیدونم که شما کاکل زری هستی یا دامن پری.......   ولی اینو میدونم که هر چی باشی عزیز دل مامانی و بابا علی هستی.داداش عرفانم خیلی داره ذوقتو میکنه تربچه ی من.   شما داری وورووجک خوبی میشی و کمتر منو اذیت میکنی.خدا رو شکر حال مامانی بهتر شده البته با تلاشای بابا  علی و مامان راضی   جوجوی من این روزا بیشتر حست میکنم. برات شعر میخونم .قصه میگم.قربونت بشم الهیییییی ...
18 ارديبهشت 1393
1